دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
بررسی ارتباط کیفیت زندگی با تغییرات دینداری دانشجویان
1
19
FA
غلامرضا
جمشیدیها
دانشیار گروه جامعهشناسی، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
gjamshidi@ut.ac.ir
موسی
عنبری
دانشیار گروه مطالعات توسعه، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
anbari@ut.ac.ir
مهدی
محمدی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران
mohammadi.amoli@gmail.com
10.22059/ijsp.2013.50656
این مقاله به بررسی رابطة میان ابعاد کیفیت زندگی با تغییرات دینداری دانشجویان و تحلیل عوامل مؤثر بر آن میپردازد. جامعة آماری پژوهش کلیة دانشجویان سه دانشگاه دولتی استان مازندران است که 445 نفر از آنان بهروش نمونهگیری طبقهبندی، انتخاب و مطالعه شدند. یافتهها نشان میدهد که گستردگی دو مفهوم کیفیت زندگی و دینداری مانع از تأیید یا رد یک فرض یا بحث قابل اجماع و واحد نمیشود. به همین دلیل نمیتوان از رابطة ساده و یکسویه بین کیفیت زندگی و دینداری صحبت کرد، بلکه برای رسیدن به یک رابطة واقعی و دقیق باید کلیة شاخصها و ابعاد حداکثری موضوعات را مبنا قرار داد. ضریب همبستگی متغیرهای کیفیت زندگی و دینداری در این مطالعه مثبت است. یعنی با افزایش و تحولات مثبت در وجوه و شاخصهای کلی کیفیت زندگی خانوادههای دانشجویان، بر میزان دینداری افزوده میشود. اما در بررسی رابطة ابعاد جزئی دو متغیر چنین رابطهای دیده نمیشود. بهطور خاص، رابطة کیفیت زندگی مادی در دو وضعیت خیلیعالی و خیلیضعیف آن، با دینداری دانشجویان رابطة منفی را نشان میدهد.
بعد ذهنی کیفیت زندگی,بعد سیاسی کیفیت زندگی,دینداری,کیفیت زندگی بهمنزلة سرمایة اجتماعی,کیفیت مادی زندگی مادی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50656.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50656_5132f54d9c5e659cd5dcaa713c43543b.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
مطالعة اکتشافی وضعیت اجتماعی و اقتصادی بیماران مبتلا به ایدز در ایران (مورد مطالعه: بیماران بخش عفونی بیمارستان امام خمینی تهران)
21
43
FA
علی
شکوری
دانشیار گروه برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران
shakoori@ut.ac.ir
محمد
دارکش
کارشناس ارشد برنامهریزی رفاه دانشگاه تهران
m.darkesh@ut.ac.ir
10.22059/ijsp.2013.50657
در چند سال اخیر شاهد روند رو به رشد بیماران مبتلا به ایدز در جامعه و خصوصاً در شهر تهران هستیم. بیماری ایدز برای شخص بیمار مسا ئل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی به همراه میآورد. بهطوریکه به نظر میرسد شرایط و مسائل اجتماعی و اقتصادی حاکم و مرتبط با بیماری، کشندهتر از خود ویروس اچ.آی.وی و بیماری ناشی از آن باشد. در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت اجتماعی و اقتصادی بیماران مبتلا به ایدز در ایران پرداخته شده است. بدین منظور یکی از مراکز بیماران ایدزی در شهر تهران (بخش عفونی بیمارستان امام خمینی) به عنوان میدان پژوهش برگزیده شد. در این پژوهش از فنون مطالعة کیفی مانند مصاحبة عمیق و بحث گروهی متمرکز استفاده شده است تا به اهداف پژوهش خود دست یابیم. در همین راستا با 15 بیمار مصاحبه و نیز در دو گروه ششنفره بحث گروهی متمرکز انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که این بیماری بهعلت داغ ننگی که برای بیمار دارد بهشدت بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی بیمار تأثیر میگذارد، بهطوریکه سبب میشود بیمار از حقوق طبیعی و عمومی خود محروم گردد.
اچ.آی.وی/ایدز,انحراف,برچسب,تبعیض,داغ ننگ (استیگما),طرد
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50657.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50657_6b33067519774cfe62d9cb9ed476ac83.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
تیپولوژیهای قتل براساس چند روایت
45
68
FA
سهیلا
صادقی فصایی
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
ssadeghi@ut.ac.ir
10.22059/ijsp.2013.50658
اگرچه هر نوع قتلی در نوع خود منحصربهفرد است، اشکالی از قتل میتواند دربرگیرندة ویژگیهای مشترکی باشد و این امر بیانگر آن است که قتل بهصورتهای متعددی الگو مییابد. پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی و با تأکید بر دادههایی که از طریق مصاحبههای عمیق نیمساختیافته با 14 قاتل (12 مرد و 2 زن) حاصل شده است، سعی بر شناسایی تیپهای مختلف قتل و فهم چرایی و چگونگی شکلگیری پدیدة قتل دارد. دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق آشکار میسازد که قتل یک نوع رفتار یا حادثه نیست، بلکه ماهیت قتل، متنوع است و در زمینة اجتماعی و فرهنگی ساخته و برساخت میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که قتل در زمینههای مختلفی چون گروههای بزهکار، خانواده، خیابان، در تقارب با سایر جرائم رخ میدهد و بهطور تصادفی توزیع نمیشود، بلکه یک کنش متقابل بین دو یا چند نفر از افرادی است که در بیشتر اوقات یکدیگر را میشناسند و در تنازعات بین شخصی، خشونت بهصورت یک فرایند پویا بین افراد در یک روابط قرینهای رد و بدل میشود. آنچه ماشة خشونت را میکشد، عاملهای ترس، رنجش و نفرت، ناامیدی، جاهطلبی و خشم و نمایش است و بیشتر قتلها ناشی از تضاد افراد بر سر مسائل جزئی است و ازاینرو میتوان آنها را قتلهای مواجههای نامید و تعداد کمی از قتلها، قتلهای انتقامی است که میتواند منعکسکنندة یک تصمیم عقلانی، تحقیرشدگی یا ناامیدی باشد.
انتخاب عقلانی,تحقیرشدگی,روابط قرینهای,روش کیفی,قتل,قتلهای انتقامی,قتلهای مواجههای
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50658.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50658_0dc91fddacc90fb1af1082a5fc8f4a59.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
مطالعة عوامل اجتماعی مؤثر بر کار کودکان و پیامد آموزشی ناشی از آن مورد مطالعه روستای کراده، شهرستان جهرم
69
92
FA
سید احمد
فیروز آبادی
null
دانشیار دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
afirouzabadi@ut.ac.ir
زهرا
رضانیاکان
کارشناس ارشد توسعة روستایی
z.rezaniakan@yahoo.com
10.22059/ijsp.2013.50659
در کشورهای درحالتوسعه کودکان مانند سایر اعضای خانواده برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده به کار گرفته میشوند که بسیاری مواقع از درس و مدرسه بازمیمانند. در کشورهای توسعهیافته بهدلیل اهمیت به کیفیت نیروی کار به سن فعالیت رسیده از جنبة اقتصادی کار کودکان کاسته شده و به جنبة آموزشی و تربیتی آن افزوده شده است. تئودور شولتز، اولین نظریهپرداز سرمایة انسانی معتقد به دو بعد از سرمایهگذاری انسانی یعنی سرمایهگذاری در تندرستی و سرمایهگذاری در آموزش است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چه عواملی در پیدایش کار کودکان مؤثرند و کار کودکان در روستا چه پیامدی در آموزش آنها داشته است؟ روش انجام این پژوهش تمامشماری است. حجم نمونة کودکان 10ـ 14سالۀ روستای کراده از توابع شهرستان جهرم شامل 70 نفر است. عمدهترین یافتههای این پژوهش نشان میدهند که وضعیت اقتصادی، فرهنگیـ اجتماعی خانواده و وضعیت جسمانی والدین، جزء دلایل مهم کار کودکان در روستاست و ترک تحصیل و نبود پیشرفت تحصیلی، از آثار مهم کار کودکان است.
آموزش,جهرم,روستای کراده,سرمایة انسانی,کار کودکان.
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50659.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50659_e9e925964848ed57e9f231e5b57ca739.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
باروری و نابرابریهای اجتماعی مبتنی بر جنسیت در خانهداری و بچهداری در بین زوجین شاغل در ایران
93
107
FA
محمود
قاضی طباطبایی
دانشیار و مدیرگروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران
smghazi@ut.ac.ir
نادر
مهری
دانشجوی دکتری،دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
nader.mehri@yahoo.com
10.22059/ijsp.2013.50660
کودکان بهاجبار جنسیتیبودن کارهای خانهداری و بچهداری را تشدید میکنند و به آن دامن میزنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعداد فرزندان وابسته (زیر 7سال) بر میزان نابرابریهای اجتماعی مبتنی بر جنسیت در کارهای خانهداری و بچهداری است. روش پژوهش، تحلیل ثانویة دادههای پیمایش گذران وقت ایران در سالهای 1387ـ 1388 است که با نمونهای معرف در مناطق شهری کشور گردآوری شده است. مک دونالد در تئوری «ناهماهنگی برابری جنسیتی بین نهادهای فردمحور و خانوادهمحور» این ایده را مطرح میکند که برابری جنسیتی در بیرون از خانه افزایش یافته است، اما در درون خانه این برابری جنسیتی تحقق نیافته است و نوعی گسست بین سطوح برابری جنسیتی در بیرون از خانه و در درون خانه به وجود میآید.
نتایج نشان میدهد، هرچند زنان شاغل، کار مزدی کمتری در طول روز نسبت به همسرانشان انجام میدهند، بهرغم شاغلبودن، او همچنان مسئول کارهای خانهداری و بچهداری هستند و مرد مشارکت کمی در کارهای غیرمزدی دارد. بچهآوری و افزایش باروری، نابرابری جنسیتی درون خانواده را تشدید میکند و بر آن میافزاید. درواقع با افزودهشدن تعداد فرزندان وابسته به جمع خانواده بر مدت زمانی که زنان شاغل به مجموع کارهای خانه و بچه داری اختصاص میدهند به میزان قابل توجهی افزوده میشود و مشارکت کمِ شوهر در این کارها، شکاف جنسیتی بزرگی در این کارها ایجاد میکند. حتی با در نظر گرفتن کار مزدی باز هم شکاف جنسیتی پابرجا است، بهطوریکه پدر فاقد فرزند وابسته، بهطور متوسط یک ساعت و 2 دقیقه، دارای یک فرزند وابسته 37 دقیقه و دارای دو فرزند وابسته، 1 ساعت و 16 دقیقه در طول روز کمتر از همسرش کار میکند. درواقع افزایش تعداد فرزندان بهخصوص از فرزند دوم به بعد جنسیتیشدن هرچه بیشتر کارهای بدون مزد خانهداری و بچهداری را به دنبال دارد.
باروری,پیمایش گذران وقت,فرزندان وابسته,کار خانهداری و بچهداری,زنانهشدن کار خانه,نابرابری جنسیتی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50660.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50660_3ed628c5dbdcc24974895fe5753eac06.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
تأثیر حمایتهای اجتماعی غیررسمی بر کیفیت زندگی سالمندان بازنشسته بهمثابۀ یک مسئلة اجتماعی: مطالعة صندوق تأمین اجتماعی و صندوق صنعت نف
109
130
FA
مجید
کوششی
استادیار دانشگاه تهران، گروه جمعیتشناسی
kooshesh@ut.ac.ir
علی اصغر
سعیدی
دانشیار دانشگاه تهران، گروه تعاون
saeidi@ut.ac.ir
شیوا
پروائی هره دشت
0000-0001-7174-6369
کارشناس ارشد برنامهریزی رفاه اجتماعی دانشگاه تهران
shiva.parvaii@ut.ac.ir
10.22059/ijsp.2013.50661
سالمندی مرحلهای از زندگی و حاصل روابط بین نسلی و از این نظر منحصر به جوامع انسانی است. بنابراین، هرگونه خللی در روابط بین نسلی میتواند زندگی انسان در این مرحله را با آسیبهایی همراه کند. واکنش جامعه، متخصصان و سیاستگذاران به این پدیدة جمعی، واقعی، مرتبط با ارزشها، کثیرالابعاد و بینرشتهای آن را بهعنوان یک مسئلة اجتماعی مطرح کرده است. کیفیت زندگی یکی از این ابعاد مهم در زندگی سالمندان است که این مقاله تلاش میکند به شناختی دربارة عوامل مؤثر بر آن دست یابد و در این مسیر بر تأثیر شبکههای حمایت اجتماعی غیررسمی تأکید دارد. مدل نظری بهکاررفته در این مقاله با استفاده از چند نظریة اجتماعی در حوزة مطالعات سالمندی و کیفیت زندگی ساخته شده است. روش پژوهش کمّی، میدانی و پهنانگر است. طرح نمونهای بهشیوة تصادفی سهمیهای با حجم 300 نفر در سال 1391 در شهر تهران اجرا شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که عوامل مجموعه حمایتهای اجتماعی فقط تا آنجا قدرت زیادی در تبیین کیفیت زندگی دارند که از مجموعه عوامل اجتماعی جدا باشند. اما مناسبات اجتماعی اعم از پیوندهای اجتماعی و مشارکت در فعالیتهای جمعی مستقل از حمایت اجتماعی توانایی بالایی در این تبیین نشان میدهند. این موضوع بیانکنندة اصالت چنین تأثیری است و نشان میدهد که متغیرهای حمایت اجتماعی مستقل از مناسبات اجتماعی قادر به تبیین کیفیت زندگی سالمندان نیست. از طرف دیگر حمایت ابزاری برعکس حمایت عاطفی اثر مثبتی بر کیفیت زندگی سالمندان ندارد. یعنی سالمندانی که حمایت ابزاری بیشتری دریافت میکنند کیفیت زندگی بالاتری ندارند.
حمایتهای اجتماعی غیررسمی,سالمندان,صندوق تأمین اجتماعی,صندوق صنعت نفت,کیفیت زندگی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50661.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50661_dbf421b88add4b49e5a0830d0306c35d.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
برساخت اجتماعی ناتوانی
131
154
FA
علیرضا
محسنی تبریزی
دانشیارجامعهشناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دانشکدة علوم اجتماعی
mohseni@ut.ac.ir
خدیجه
جبلی
استادیار جامعهشناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور
k_jebeli@yahoo.com
10.22059/ijsp.2013.50662
مقالة حاضر به موضوع برساخت اجتماعی ناتوانی در جامعه میپردازد. مسئلة اساسی این است که ناتوانی چگونه و با چه سازوکاری در جامعه تولید و بازتولید میشود. این مقاله مطرح میسازد که مهمترین عوامل اجتماعی برساخت ناتوانی، تبعیضی است که در نهادها و ساختارهای اجتماعی جامعه به شکل پیچیده، مؤثر و محیلی عمل میکند و بدینسان معلولان و جامعه را به مسائل جدی اجتماعی مبتلا میسازد. این مقاله با استفاده از نتایج پژوهشی در شهر تهران،چگونگی تولید و بازتولید تبعیض و به تبع آن ناتوانی دانشآموزان دچار آسیب بینایی در نهاد آموزش و پرورش را بررسی میکند و نتیجه میگیرد: دانشآموزان کمبینا در معرض تبعیض نهادی که با مکانیسمهای محرومیت و نابرابری فرصتها عمل میکند، به لحاظ آموزشی و پرورشی، به توفیقات مورد انتظار دست نمییابند و ناتوانی را تجربه میکنند. درواقع معلولیت طی یک فرایند اجتماعی یعنی تبعیض نهادی/ساختاری، به ناتوانی مبدل میشود و بدینسان ناتوانی در جامعه برساخت میشود.
برساخت اجتماعی,ناتوانی,تولید و بازتولید,تبعیض نهادی/ساختاری,محرومیت,نابرابری فرصتها,معلولیت
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50662.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_50662_c69a5ef23f8c044a2183dfdf272fe479.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
4
1
2013
04
21
چکیده های انگلیسی
1
7
FA
10.22059/ijsp.2013.52150
https://ijsp.ut.ac.ir/article_52150.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_52150_fb5a3857428232241b02de18b6a029f7.pdf