دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
بیگانگی اجتماعی جوانان و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: جوانان 20 تا 30 سالۀ شهرستان خدابنده)
1
17
FA
عادل
ابراهیمی لویه
استادیار گروه علوم اجتماعی مؤسسۀ آموزش عالی البرز قزوین (نویسندۀ مسئول)
ebrahimi.louyeh@gmail.com
علی
صحبتی ها
کارشناس ارشد جامعه شناسی
sohbatiha22@yahoo.com
همایون
رضایی زاده
. کارشناس ارشد جامعه شناسی
homayunrezaei@gmail.com
10.22059/ijsp.2014.53752
مسئلۀ جوانان بهمنزلۀ مهمترین سرمایۀ انسانی جامعه، یکی از مسائل و دغدغههای فکری صاحبنظران و کارگزاران کشور است. مقالۀ حاضر براساس دادههای پژوهشیای تنظیم شده است که هدف از انجام آن بررسی بیگانگی اجتماعی جوانان (سنین 20ـ 30) شهر خدابنده و عوامل مؤثر بر آن است. با استفاده از نوشتههای نظری و مفهومی نظریهپردازان روانشناسی و جامعهشناسی در حوزۀ بیگانگی اجتماعی چون سیمن، فردینبرگ، مارکوزه و فروم، چارچوب نظری و تجربی مقاله تنظیم شده است. پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و برای گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز از تکنیک پرسشنامۀ محققساخته استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ جوانان شهرستان خدابنده (20ـ 30 ساله)، شیوۀ نمونهگیری تصادفی و براساس فرمول نمونهگیری کوکران 350 نفر بهمنزلۀ حجم نمونه در نظر گرفته شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهند بیگانگی اجتماعی در بین جوانان بالاست. همچنین نتایج بیانگر آن است که متغیرهای اصلی ایجاد بیگانگی اجتماعی در بین جوانان (20ـ 30 ساله) شامل نارضایتی اجتماعی، فردگرایی، رسانههای جمعی و... است. در بین عوامل مطالعهشده، عامل مربوط به نارضایتی اجتماعی و فردگرایی بیشترین سهم را در به وجود آوردن بیگانگی به خود اختصاص دادهاند. <br /> <br /> <br />
بیگانگی اجتماعی,جوانان,فردگرایی,نارضایتی اجتماعی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53752.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53752_b1d203947dd624e2926d74f40d8584f4.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
انتظارات زنان از همسرانشان: ارائۀ یک نظریۀ زمینهای (مطالعۀ موردی: زنان بالای 40 سال منطقۀ 5 شهر تهران)
19
43
FA
مصطفی
ازکیا
استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
mazkia@azkia.ir
فاطمه
میمندی
کارشناس ارشد مطالعات زنان
si.meimandi@gmail.com
10.22059/ijsp.2014.53753
«انتظارات از همسر» یکی از عواملی است که نقش مهمی در کیفیت زندگی مشترک و میزان رضایت افراد از زندگی زناشویی دارد. بر این اساس، مطالعۀ حاضر با رویکردی کیفی و با هدف درک انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا، با کاربست روش نظریۀ زمینهای و تکنیک مصاحبۀ عمیق نیمهساختار یافته، به مطالعۀ انتظارات 14 زن بالای 40 سال ساکن در منطقۀ 5 شهر تهران پرداختیم.
تحلیل دادههای این مطالعه و «مدل زمینهای» ارائهشده نشان میدهد که انتظارات زنان از همسرانشان براساس شرایط زمینهای، علّی و مداخلهگری چون سنتگرایی، ازدواج با زمینههای سنتی، فشار هنجاریـ ساختاری، داشتن حداقل سرمایههای اقتصادیـ فرهنگی، تجربههای تاریخی، متعینهای زمانی، مادری بسطیافته، حاکمیت زندگی پدرسالارانه و سرمایههای اجتماعی درونگروهی شکل میگیرد. همچنین زنان بالای 40 سال از راهبردهای متفاوتی همچون گفتوگوی صوری، تعویق لذت، پنهانکاری، کنش معطوف به تأیید همسر، فرمانبرداری حداکثری، تعاملات مبتنی بر خانوادهمحوری و تأکید بر من مفعولی استفاده میکنند. از سویی این تعاملاتی که زنان در پیش میگیرند منجر به پیامدهای متفاوتی در زندگی آنان میشود. براساس این راهبردها، تحقق انتظارات حداقلی از همسر، حق انتخاب تفویضشده، بازتولید نابرابریهای سلسلهمراتبی، نارضایتی از زندگی و محرومیت نسبی، عمده پیامدهای بهدستآمده از این پژوهشاند. یافتههای این پژوهش درمجموع نشان میدهد زنان انتظارات خود از همسرانشان را در جهت «تلاش برای بقا« تنظیم میکنند. پدیدۀ تلاش برای بقا به این معناست که سوژه تلاش میکند تا انتظارات خود از همسر را به گونهای تعریف کند تا زندگی مشترکش با تمام توان و پرداخت هر هزینهای حفظ شود. از این منظر انتظارات از همسر نه برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مشترک و رضایت از زندگی زناشویی بلکه در جهت حفظ داشتههای حداقلی زنان است.
انتظارات از همسر,تلاش برای بقا,سرمایهها,زنان بالای 40 سال,نظریۀ زمینهای
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53753.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53753_58c594a11c82eb73b62423ea06f167de.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر مسئلۀ فرار مغزها در ایران
45
75
FA
محمد
توکل
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران
mtavakkol@gmail.com
ایمان
عرفان منش
0000-0002-6566-0988
دانشجوی دکتری تخصصی جامعهشناسی فرهنگی دانشگاه تهران (نویسندۀ مسئول)
iman.erfanmanesh@gmail.com
10.22059/ijsp.2014.53754
فرار مغزها را میتوان بهمنزلۀ نوعی پدیده یا مسئلۀ اجتماعی تعریف کرد که در واقعیت روند توسعۀ ملّی کشورهای در حال توسعه تبعات منفی و در شرایطی پیامدهای مطلوبی دارد. اصولاً جامعۀ ایران برای دستیابی به الگویی از پیشرفت، نیازمند تعلیم، پرورش و بهکارگیری نیروی متخصص در جنبههای متعدد توسعه است و تقویت استعدادهای داخلی و کاستن از خلأهای فکری و مادی از ضرورتهای آن محسوب میشود. ازاینرو، شناسایی زمینهها، دلایل و پیامدهای پدیدۀ فرار مغزها نیازمند تبیین و تدقیق مضاعف است. تا کنون پژوهشهای گوناگونی دربارۀ مهاجرت نخبگان ایرانی انجام شده است. این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، 45 مورد از مقالات علمی تولیدشده در ایران از سال 1380 (جستوجوشده در چهار پایگاه دادههای علمی) را بررسی توصیفی و همچنین ارزیابی (در ابعاد سؤالات، فرضیات، اهداف و نتایج) کرده است. به نظر میرسد که ضرورت و کاربرد این فراتحلیل میتواند در رصد مشکلات اجتماع علمی کشور و مضافاً سیاستگذاریهای علمی مقتضی در ابعاد تقنینی و اجرایی مؤثر باشد. در انتها نیز جمعبندی و تحلیل جامعهشناسانه از فرار مغزهای ایرانی و راهکارهای کاستن از آن ارائه شده است. <br />
hیران,پیشرفت,توسعه,فرار مغزها,مهاجرت نخبگان,مسئلۀ اجتماعی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53754.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53754_a3491b302bdbd13e8528e2e757ddfb42.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
بررسی تأثیر سرمایۀ فرهنگی بر تعهد اجتماعی شهروندان به مسائل شهری (مطالعۀ موردی تبریز)
77
112
FA
جعفر
زلفعی فام
دانشجو دکتری،مربی گروه علوم اجتماعی،دانشگاه پیام نور،صندوق پستی 3697-19395،تهران،ایران
jafar_fam@yahoo.com
هادی
آقائی
دانشجو دکترا،مدرس گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور صندوق پستی 3697-19395،تهران،ایران
hadi.aghaei64@gmail.com
10.22059/ijsp.2014.53755
تغییرات فراوانی از لحاظ کمّی و کیفی در سرمایۀ فرهنگی افراد جامعه به وقوع پیوسته است، بهطوریکه بسیاری از نظریهپردازان و جامعهشناسان از آن بهمنزلۀ عاملی قدرتمند در تعیین روابط اجتماعی و نیز منبع مهمی در تعیین ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی یاد کردهاند. از سوی دیگر تعهد اجتماعی بهمنزلۀ پیششرط اساسی در راستای رسیدن به سلامت اجتماعی و فرهنگی مطرح است. هر اندازه افراد در جامعۀ مدنی شرکت کنند و تعهد مدنی بالایی داشته باشند، بهتر میتوانند در تعیین سرنوشت خود و جامعه ایفای نقش کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایۀ فرهنگی بر تعهد اجتماعی شهروندان و نیز سنجش میزان سرمایۀ فرهنگی و تعهد اجتماعی شهروندان بررسی شد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است. جامعۀ آماری این پژوهش، شهروندان شهر تبریز که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 400 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون t، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتههای پژوهش به این صورت است که سرمایۀ فرهنگی با میزان تعهد اجتماعی شهروندان رابطۀ مستقیم و مثبت دارد، یعنی با افزایش یکی، دیگری نیز افزایش مییابد و همچنین تحلیل رگرسیونی تأثیر متغیر سرمایۀ فرهنگی بر تعهد اجتماعی معنادار است، یعنی تعهد اجتماعی قابلیت پیشبینی با ابعاد سرمایۀ فرهنگی را دارد و سایر نتایج از ابعاد متغیرها نیز بیانگر تأثیرات چشمگیر سرمایۀ فرهنگی بر تعهد اجتماعی شهروندان است. <br /> <br /> <br />
: سرمایۀ فرهنگی (متجسم,غیرمتجسم,نهادینهشده),تعهد اجتماعی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53755.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53755_2d5a63e397a5297d055e5f842a478ad6.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
ارزیابی اثرات سازمان اجتماعیـ کالبدی محلۀ نارمک شمالی بر رضایتمندی سکونتی
113
140
FA
مینا
صوفی نیستانی
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
mina.neyestani@gmail.com
مجتبی
رفیعیان
کارشناسارشد برنامهریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
rafiei_m@modares.ac.ir
10.22059/ijsp.2014.53756
توجه به سازمان اجتماعیـ کالبدی محلات با توجه به تأثیراتی که بر کیفیت زندگی و بهتبع آن رضایتمندی سکونتی شهروندان دارد، از جنبههای مختلف حائز اهمیت است.
در این پژوهش در پی دستیابی به این هدف هستیم که با توجه به سازمان اجتماعیـ کالبدی محلۀ نارمک شمالی رضایتمندی سکونتی ساکنان را با تأکید بر رابطۀ پویای انسانـ محیط با یکدیگر مقایسه کنیم؛ برای پیبردن به این نکته که بعد از گذشت چند دهه از شکلگیری این محلات رضایتمندی سکونتی در کدام یک از بخشهای این محله مطلوبتر است. همچنین بررسی اینکه چه عواملی در میزان رضایتمندی سکونتی افراد نقش دارند.
روش تحقیق بهکاررفته در این پژوهش تحلیلیـ توصیفی است. حجم نمونۀ آماری مجموعاً معادل 300 نفر بوده است، روش نمونهگیری تصادفی ساده است. تحلیل دادههای پرسشنامه براساس سه سطح رضایتمندی (سکونتی، واحد مسکونی و محلۀ مسکونی)، دو بعد رضایت عینیـ ذهنی و پنج عامل ابعاد واحد مسکونی، سازمان کالبدی، محیطی، اجتماعی و بعد ادراکیـ احساسی انجام گرفته است. نتایج حاصل از آزمون t تکنمونهای و رگرسیون بیانگر آن است که رضایتمندی سکونتی در بخش شرقی در سطح پایینتر از متوسط و در بخش غربی در سطح بالاتر از متوسط (میانۀ نظری: 3) قرار گرفته است.
رضایتمندی از مسکن در هر دو بخش بالاتر از متوسط و رضایتمندی محلهای آنها پایینتر از متوسط قرار گرفته است. همچنین در بعد ذهنی و عینی تنها رضایت عینی بخش غربی در سطح بالاتر از متوسط و سایر موارد در سطح پایینتر از متوسط قرار دارند.
: رضایتمندی,رضایتمندی سکونتی,رضایتمندی واحد مسکونی,رضایتمندی محلهای,رضایت عینی و ذهنی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53756.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53756_9ac7eeb0e038921417297b3ad3ae37cb.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعۀ ایران و تاجیکستان
141
165
FA
مجتبی
عباسی قادی
دکتری جامعهشناسی از گروه فلسفۀ اجتماعی آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان/ دوشنبه
mojtabaabbasighadi55@gmail.com
شاه عصمتالله اف
شاهنظر
دکتری جامعهشناسی، استاد گروه فلسفۀ اجتماعی آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان/ دوشنبه
10.22059/ijsp.2014.53757
متن حاضر درصدد بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جواناندر دو کشور ایران و تاجیکستان بوده است. از این منظر، پس از بسط فضای مفهومی موضوع، از رویکردهای نظری آنومی اجتماعی امیل دورکیم، تئوری بیسازمانی اجتماعی رابرت مرتن و تئوری احساس ازخودبیگانگی ملوین سیمن برای تبیین موضوع استفاده شده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان 20ـ 29 ساله که از طریق روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شده بودند، اطلاعات مورد نیاز جمعآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار شاخصها از اعتبار محتوایی صوری،برای به دست آوردن روایی شاخصها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنۀ صفر تا یک استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد علاوه بر اینکه بین مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعۀ ایران و تاجیکستان تفاوت معناداری مشاهده شده است، متغیرهای احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعیـ سیاسی و احساس ازخودبیگانگی رابطۀ معناداری را با مشارکت اجتماعی جوانان نشان دادند و درمجموع 69درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را در دو جامعۀ ایران و تاجیکستان تبیین کردند. <br />
: احساس ازخودبیگانگی,احساس بیگانگی اجتماعیـ سیاسی,احساس نابهنجاری اجتماعی,مشارکت اجتماعی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53757.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53757_19282258e659c8018acfd2624e7d48df.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
عوامل اجتماعی مؤثر بر تداوم عدم سوء مصرف مواد مخدر در بین جوانان معتاد به مواد مخدر صنعتی و سنتی
167
190
FA
سعید
معیدفر
. نویسندۀ مسئول، دانشیار دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
smoidfar@ut.ac.ir
شهرام
زمانی سبزی
کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه تهران
zshahram348@gmail.com
10.22059/ijsp.2014.53758
پژوهش حاضر سعی دارد عوامل اجتماعی مؤثر بر ترک اعتیاد را بررسی کند. بیشتر پژوهشهای انجامشده در زمینة اعتیاد بر عوامل مؤثر بر اعتیاد تأکید داشتهاند و کمتر پژوهشگری این پدیده را از منظر عوامل مؤثر بر ترک اعتیاد بررسی کرده است و اگر هم پژوهشی انجام شده، بر عوامل روانی و فیزیولوژیکی تأکید داشته است و پژوهشی که صرفاً بر عوامل اجتماعی مؤثر بر ترک اعتیاد یا به عبارت بهتر بر کنترل قطع سوء مصرف پرداخته باشد، انجام نگرفته است. بر همین اساس بر آن شدیم تا در این پژوهش از منظر خاص عوامل اجتماعی به مسئلۀ ترک اعتیاد نگاه کنیم و نقش عوامل اجتماعی مثل خانواده، انجمن NA، دوستان، منزلت شغلی، پایگاه اجتماعی، همچنین اعتقاد به هنجارها و اصول اخلاقی و همچنین تعلیمات دینی و مذهبی را در این مسئله بررسی کنیم.
برخلاف رویکردهایی که اعتیاد و ترک اعتیاد را بیشتر ناشی از عوامل فردی و فیزیولوژیکی میدانند، پژوهش حاضر موفقیت در ترک اعتیاد را بیشتر ناشی از عوامل اجتماعی میداند. برای تحلیل این موضوع نیز از تئوری کنترل اجتماعی بهره بردهایم. با استفاده از این تئوری میتوان گفت که با بیشترشدن کنترل اجتماعی در مورد افراد، موفقیت در قطع سوء مصرف بیشتر میشود.
روش مورد استفاده در این پژوهش برای بررسی میزان صحت فرضیههای مذکور، روش پیمایشی است. جامعۀ آماری تحقیق را اعضای جوان انجمن NA شهرستان میانه تشکیل میدهند. جمعآوری دادهها نیز از طریق پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت انجام گرفته است.
نتایج حاصل از بررسی روابط میان این متغیرها، بهطور خلاصه، این است که متغیر تعهد بیشترین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم را و متغیر مشغولیت کمترین تأثیر غیرمستقیم را بر ترک اعتیاد داشت. به عبارت بهتر، نتایج این پژوهش نشان میدهد افرادی که از تعهد بالایی برخوردارند، موفقیت بیشتری را در قطع مصرف و تداوم در ترک از خود نشان میدهند.
کنترل اجتماعی در تداوم ترک معتادانی که هر دو مواد مخدر صنعتی و سنتی را مصرف میکردند، نسبت به کسانی که فقط مواد سنتی مصرف میکردند، تأثیر بیشتری داشته است.
اعتیاد,عدم سوء مصرف,کنترل اجتماعی,معتاد,نظریۀ هیرشی
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53758.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_53758_269cd7bdaae7658b811eb224d5ff4dfa.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بررسی مسائل اجتماعی ایران
2008-8973
2676-4245
5
1
2014
05
22
چکیده های انگلیسی
1
8
FA
10.22059/ijsp.2014.54457
https://ijsp.ut.ac.ir/article_54457.html
https://ijsp.ut.ac.ir/article_54457_462c58e2f1254a6a97281049f0bb25c2.pdf