مقاله حاضر بر اساس تجرب? مدرنیته در سرزمین لکها، به بررسی و تبیین خودکشی زنان و دختران میپردازد. پس از مروری بر ادبیات نظری، روش تفسیری برای این بررسی انتخاب و دادهها بر اساس مشاهده، مصاحبه و تجربه زیسته گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدرنیزاسیون سریع و شتابان با تمام مظاهر خود در طی دو دهه وارد یک سرزمین کاملاً منزوی، با آداب و رسوم کهن شده و نسل مقارن با این تغییرات، بر اساس آموزههای مدرن پرورش یافته اند. بنابراین، پس از بلوغ، هنگام تصمیمگیری برای زندگی آینده، سعی کردند که بر اساس آموزههایشان عمل کنند. اما با مخالفت شدید نسلهای گذشته که حامل سنتهای کهن بودند، روبرو گشتند. کنترل ناشی از سنتهای قدرتمند و احساس بیقدرتی در تعیین سرنوشت سبب شد که تعدادی از زنان و دختران به افراطیترین پناهگاه ]خودکشی[ در مقابل مصیبتهای زندگی روی آورند.