پژوهش حاضر، با نگاه جامعهشناسی زیستمحیطی به آزمون تجربی تأثیر نگرش، اثربخشی ادراکی و ارزش زیستمحیطی بر رفتار مصرف برق میپردازد و به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که تا چه اندازه نظریة رفتار برنامهریزی میتواند رفتار مصرف انرژی برق خانگی را تبیین کند؟ براساس نظریة رفتار برنامهریزی شده، مدیریت مصرف برق از سوی فرد، ابتدا بهوسیلة نگرش وی نسبت به مصرف انرژی و سپس، تحتتأثیر اثربخشی ادراکی او از رفتار نسبت به مصرف انرژی و درنهایت، ارزشهای زیستمحیطی است. مطالعه حاضر در بین مشترکان برق خانگی ساکن مناطق شهری تحت پوشش شرکت توزیع نیروی برق مازندران در سال 1392 و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. برای تعیین نمونه، از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شده است و 437 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدهاند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بوده و برای سنجش اعتبار و روایی سؤالات، بهترتیب از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که رفتار مصرف برق خانوار را تنها به میزان معینی میتوان از طریق نظریه رفتار برنامهریزی شده تببین کرد. بر این اساس، رفتار مصرف برق نهتنها مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده است، بلکه به نظر میرسد تحتتأثیر متغیرهای اجتماعیـ فرهنگی دیگری نیز قرار دارد.